Dr.x
Dr.x

Dr.x

تزریقات!

پنج شنبه اس  و تو تزریقات اورژانس بجز خانوم "ا" و سرپرستار محترم، آقای "ق"، کسی نیومده و "من" مجبورم بشینم تو Station و مشخصات مریضارو تو دفتر وارد کنم. سَرَم تو کار خودمه که بوی سیگار باعث میشه سَرَمو بگیرم بالا ... یه آقای سراسر مشکی پوش حدودا 38-40 ساله قبض آمپولشو میده....ته چهره اش شبیه آقای شجاع کاوه اس ... ولی چهارشونه تر و بلندتره و از اون لوتی هاس ひげ男爵(笑) のデコメ絵文字

آقای "ق" میگه برید آماده شید الان خانوم دکتر میاد براتون میزنه. نمیتونم اعتراض کنم چون قراره یه هفته هرچی آقای "ق" میگه انجام بدم تا بهم آنژیوکت بچه ها رو یاد بده...

تو اتاق که دارم سرنگ رو آماده میکنم با اینکه انقدر سَرَم رو پایین انداختم و اخم کردم که به خودش اجازه حرف زدن نده ولی بازم میتونم سنگینی نگاه و لبخند کجی که رو لباشه رو حس کنم...   

   بالاخره آمپولش رو میزنم 

با یه لحن خاصی میگه خانوم دکتر کارت درسته... خدا پدرتو بیامرزه (و سیبیلاشو تاب میده). میره و نیم ساعت بعد میاد با سِرُم ...میگه خوب نشده بودم دوباره رفتم دکتر اینو داده.

شنبه میاد با آمپول B complex، یکشنبه با رفیقشون برا دگزا و امروز هم پسرعموشون رو آورد B complex برنه ...


+ دو سه روز باید به خودم Off بدم وگرنه علاوه بر خودش، وابستگانش هم سوراخ سوراخ  میشن ... والا :)

با عرض پوزش از اردلان شجاع کاوه عزیز ...

نظرات 130 + ارسال نظر
دخترمهر دوشنبه 28 مهر 1393 ساعت 04:54 ب.ظ http://zendegi-1393.blogfa.com

بسوزه پدر عشق ببین حاضر سوراخ سوراخ بشه تا تورو ببینه
عجب سوژههایی به پستت میخورن دکی جون اون از اون پسره که شلوارشو میخواسته بکشه پایین اینم از این که خودشو فامیلاشو ابکش کرده
تصمیم گرفتم برم درسمو ادامه بدم پزشکی بخونم

بخدااااا
انقدر سوژه جالب بود که دلم طاقت نیاورد همین الان از بیمارستان پُست گذاشتم :دی

Bluish دوشنبه 28 مهر 1393 ساعت 04:56 ب.ظ http://bluish.blogsky.com

هفته پیش خندوانه رو دیدی؟ اسم استندآپ کمدینشونو یادم نیس ولی همون روز ک مهمونشون امیر جعفری بود.
کمدینه دقیقن درباره‌ی یه همچین موضوعی داشت حرف میزد البته اون قصدش خیر بود و میخواست بره تحقیق کنه! و البته ک آمپول زنه یه آقایی بود نه سوژه‌ی مورد نظر!
شوما حتمن چن روز ب خودت آف بده!

نه ... من اصلا TV نمیبینم بس که مزخرف شده برنامه هاش
جدی؟؟؟ پس حتما این آقاهه از رو اون ایده گرفته :))))

+ واقعا باید آف بدم...

Bluish دوشنبه 28 مهر 1393 ساعت 05:06 ب.ظ

تی وی ک داغوووونه شدید. ولی تنها برنامه‌ی خوبشون همین خندوانه شبکه نسیم بود ک اونم دیگه داره تموم میشه بخاطر محرم.
قطعا ازون ایده گرفته! احتمالن دارن با کل فامیلشون ب حرکت این جناب مستر بلکشون میخندن!
+گاهی فکر میکنم اگه همین آقای شجاع‌کاوه صداش یکم بهتر و دوبلوری بود یا لااقل اگه یکم نقشای بهتری توی این چندین سال بازی میکرد، پتانسیل اینو داشت ک بازیگر محبوبی بشه. (من شخصن از بچگی ازش بدم میاد!)

من که هروقت سر TV میشینم شبکه پویا رو نگاه میکنم باز اقلا یه تام و جری ای داره آدم یاد بچگیاش میوفته شاد میشه

+ چرا؟؟؟ .... بامزه بود که... البته من فقط یه فیلم ازش دیدما ... چندین سال پیش... فک کنم چهارخونه بود اسمش ... همون که زنش شاسخین داشت

Bluish دوشنبه 28 مهر 1393 ساعت 05:20 ب.ظ

خندوانه بهتره! شک نکن اصن! چار پنج بارم در روز پخش میشه ک عالیه! (من تابستون گاهی فقط تکرار ساعت5 صبحشو نمیدیدم! بعد ک شد 7 صبح اونم میدیدم!)(مامانم ب خونم تشنه شده بود اون روزایی ک من خوره‌ی خندوانه شده بودم)
بنظرم بازیگرِ یه‌جوری ئیه! 8)))) آره یادمه کدومو میگی. همون سریاله ک با دیالوگه "ببخشین" بهنوش بختیاری خاطره‌ساز شد!
نمیدونم چرا! ازون حسای درونی‌ئیه ک توی برخوردای اول باهرکس بوجود میاد. حالا برخورد ک نه ولی دیدن بازیاش. ولی بنظرم دلیل اصلی اینکه ازش خوشم نمیومد این باشه ک از صداش خیلی بدم میاد! اصن یه همچین آدم صدا بین‌ی هسدم!

5 بار پخش میشه و من تا حالا حتی 1 بارشم ندیدم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
واقعا خسته نباشم ...

+ انقدر رو صدا حساسی؟؟؟ صداشم که خوب بود بابا (شایدم من خیلی قانعم)

هستی دوشنبه 28 مهر 1393 ساعت 05:26 ب.ظ http://wwwkonkoriha.persianblog.ir

راستی ی چیزی
آمپول زدن سخته؟
خیلی مهارت میخواد.بعضی ها هستن انگار دارن میخ میکوبن.
جواب معما میشد دایی و خواهرزاده.
حیف ،نشد برم دانشگاه اخه بارون بارید امروز در حد سیل.

نه سخت نیست ولی خب مهارته دیگه هرچی بیشتر کار کنی روون تر میشی ...

+ خوشابحالتون ... ما امروز بارون نداشتیم

رهگذر دوشنبه 28 مهر 1393 ساعت 06:06 ب.ظ

سلام خانم دکتر
اگه همون اول امپولو از فاصله یه متری با یه خیز درست و حسابی تا نیمه های مخزن سرنگ فرو میکردی فک نکنم یارو جرات میکرد از شعاع سه کیلومتری بیمارستانتون رد شه

سلام
به این میگن مدل دارت

دخترمهر دوشنبه 28 مهر 1393 ساعت 06:11 ب.ظ http://zendegi-1393.blogfa.com

یادش بخیر بچه بودیم انقدر امپول بازی میکردیم که نگو همیشه هم من نفقش دکتر امپول زنو داشتم انگار مدال افتخار بهم میدادن اصلا یه حسی بود
راستی الان اپم

دقیقااااااا
منم از همون بچگی نقش دکتر رو داشتم

+ میام پیشت

[ بدون نام ] دوشنبه 28 مهر 1393 ساعت 07:58 ب.ظ http://elham-elham.blogfa.com

امیدوارم راهکاراش به دردت بخوره
دعا کن منم همکارا بشم

چشم حتما دعا میکنم

دانشجوی پزشکی دوشنبه 28 مهر 1393 ساعت 08:13 ب.ظ http://www.manopezeshki7.blogfa.com

یعنی منظوری داره؟
یعنی عاشق اینجور ادمام
ی خانوم دکتر خوشگلم که دید
رفته تو رویا
با خودش میگه مثل فیلما میشه دیگه....والا ب خدا
عجبببببب...ولی خاطراتت عالیهاااا.بیسته بیست

غلط کرده منظور داشته باشه سنشو داشته باش شما فقط

فک کننننننننن بعدا بگن شما کی فهمیدی خانومتو دوس داری؟ بگه در همان دم که سوزن فرو رفت من فهمیدم فقط با ایشون خوشبخت میشم

+ لطف داری به من شما خانومی

سید رضا دوشنبه 28 مهر 1393 ساعت 08:15 ب.ظ http://srsreza.blogfa.com

سلام.ملت چقدر بی جنبه تشریف دارن.مواظب بی جنبه ها باش خانم دکتر

سلام.باور میکنید من فقط دو بار شاید نگاش کرده باشم کلا؟؟؟
اصلا نمیتونم تو چشم این آدما نگا کنم

+ مرسی از توصیه

سید رضا دوشنبه 28 مهر 1393 ساعت 08:21 ب.ظ http://srsreza.blogfa.com

اجازه هست لینکتون کنم؟

خواهش میکنم ...
اجازه نمیخواد...

خانم کاکتوس دوشنبه 28 مهر 1393 ساعت 08:48 ب.ظ http://misskaktoos.blogfa.com

چه کاریه به خودت آف بدی آخه یه جوری آمپول رو بزن طرف فلج بشه دیگه نتونه بیاد
چنین دختر با عطوفتی هستم من

بله بله
من به عطوفت شما در کامنتی که رو پست قبلیم گذاشتید کاملا پی بردم

هما دوشنبه 28 مهر 1393 ساعت 08:49 ب.ظ http://myyydayyy.blogfa.com


خب درد نداشته خواسته بقیه هم توفیقشو داشته باشن!

نه بابا اتفاقا بی حسی نزده بودم، هرجور فکر میکنم باید درد میداشته

seyede mahsa دوشنبه 28 مهر 1393 ساعت 09:37 ب.ظ

kolan az too neveshtehat moshakhase shakhsiyate jaleb va por enerji dari. movafagh bashi . ..

مرسی
البته همیشه هم اینطوری نیست
گاهی هم دلم میگیره ... آدمیست دیگر

میثم دوشنبه 28 مهر 1393 ساعت 11:15 ب.ظ http://www.konkoori-esf.blogfa.com

سلام
به اینجور آدما جوری آمپول بزنین که اگه عمودی اومده افقی بره بیرون که دیگه هرروز برنگرده
طفلک اردلان شجاع کاوه...خیلی بد توصیفش کردین

علیک سلام
دکتر از خداشه اونجوری بزنم که دیگه نره کلا
+ آره عذاب وجدان گرفتم آخر پوزش طلبیدم ازش

پسر اردیبهشتی دوشنبه 28 مهر 1393 ساعت 11:40 ب.ظ http://ordi65.blogfa.com/

پیامی گذاشتم، نمی دانم رسید یا خیر

همین رسیده فقط :)

حوا سه‌شنبه 29 مهر 1393 ساعت 12:05 ق.ظ

من که اصلا آمپول به آقایون نمیزدم کسی نمیتونست مجبورمون کنه اجباری نبود

بعضی جاها اگه active بازی در نیاری خیلی چیزا رو دیگه بهت یاد نمیدن یا خیلی برای یادگرفتنش وقتت تلف میشه
وگرنه منم به میل خودم نرفتم

پسر اردیبهشتی سه‌شنبه 29 مهر 1393 ساعت 12:13 ق.ظ http://ordi65.blogfa.com/

بساط آمپول زدنتان مستدام
باشد که همواره ملت را سوراخ سوراخ نمایید

شما هم که مقرّبید دعاتون شدید میگیره

عطیه سه‌شنبه 29 مهر 1393 ساعت 12:17 ق.ظ

سلام. تازه با وبت آشنا شدم خیلی قشنگ می نویسی

سلام
مرسی عطیه جان

سارا سه‌شنبه 29 مهر 1393 ساعت 01:59 ق.ظ http://masire-pishe-roo.persianblog.ir/

من اون کیس روانی که توهم زده بود زنشی رو بیشتر دوست داشتم....من از آمپول زدن میترسم.... چقدر شکلک آمپولت بامزه هست یعنی 1 هفته کارت فقط آمپول زدنه؟؟؟؟؟؟؟

نه هرجور فک کنی اون روانی بود ولی این نیست
کارم آمپول زدن نیست
میخواستم آنژیوکت یاد بگیرم سرپرستار گفت باید یه هفته وایسی برام کار کنی
وگرنه اجباری تو یادگیری این چیزا نیست

م کامپیوتر سه‌شنبه 29 مهر 1393 ساعت 08:26 ق.ظ

:))
واقعا عالی بود

مچکر

ماهی سیاه کوچولو سه‌شنبه 29 مهر 1393 ساعت 10:31 ق.ظ http://1nicegirl8.blogsky.com


آخی طفلکی عاشق شده
فک کن بره خونه بگه ننه عشقم آمپول زنه
در ره علم چه فداکاریها ک نباید کرد

نه زیاد به قیافه اش عشق و عاشقی نمیخورد
اگه اونه که ننه شم میاره B complex بزنه... باورکن

منم یه آمپول ب کمپلکس دارم !! بیام بزنی ؟

چقدر شغل مفرحی هست این شغل شما !! چه سوژه‌های نابی پیدا میشه !!

نه دیگه پشت دستمو داغ کردم به رجال آمپول بزنم

+ ببین بستگی به دید آدم داره
هستن کسایی که همین کارای منو میکنن و دائم با همیم ولی همش غر میزنن
فقط سختیارو میبینن
من اگه بخوام از سختیا و مشکلاتم بگم باید سایت بزنم نه وبلاگ! بخدااااا

آره خب، هر شغلی سختی داره، باید میگفتم دیدگاه جالبی دارین نسبت به دنیای اطراف خودتون

به نظر من که مفرح ترین کار دنیا تدریس ریاضی هست و بعدش ریاضی خوندنه، البته گیتارم خوبه گاهی آدم تمرین کنه
کلا سر کلاس سوژه خنده زیاده البته من هیچوقت تو کلاس تدریس نکردم، ولی خودم که دانشجو بودم میدونم که سوژه زیاده

آره واقعا ریاضی قشنگه... به شخصه خیلی دوسش دارم... من وقتی دبیرستان بودم المپیادیه ریاضی بودم حتی تو امتحانات سمپاد ریاضیم همیشه اول بود ...
وقتی رفتم رشته تجربی همه کادر مدرسه شاخ دراوردن!

بهمن سه‌شنبه 29 مهر 1393 ساعت 01:40 ب.ظ http://khateratebahi.blogfa.com

دکتر جان
میگن اخلاق خوب در هر کاری خصوصن پزشکی معجزه میکنه...
حالا شوما اخماتو تو هم کردی نتیجه ش این شده ! اگه به روش میخندیدی فکر کنم میتونستی حتی ببریش اتاق تشریح و کالبد شکافیش کنی...

حرف حساب جواب نداره
چی بگم والا ... از این زاویه هم میشه به موضوع نگاه کرد

ماجراهای خواستگاری سه‌شنبه 29 مهر 1393 ساعت 02:43 ب.ظ http://majerahayekhastegari.blogfa.com/

بامزه مینویسی خانم دکتر

فدای شما خانوم

...T... سه‌شنبه 29 مهر 1393 ساعت 02:59 ب.ظ http://www.dr-t75.blogfa.com

یه کلوم بگو دوست دارم خلاااااص...

دیگه چراخودتو سوراخ میکنی...!!

[ بدون نام ] سه‌شنبه 29 مهر 1393 ساعت 05:42 ب.ظ

سلام
میگما مواظب خودتون باشیدا
گرگ تو این دوره زمونه زیاده
باشه
.....

سلام
مواظبم...
مرسی

venus سه‌شنبه 29 مهر 1393 ساعت 06:27 ب.ظ http://venus-nr.blogfa.com

سلام خانوم دکتر جونم
ببخشید این روزا سرم شلوغه . درسمم زیاده... وقت نمیکنم زیاد بیام نت گردی ولی خاطرات شما جالبه سعی میکنم بیام... لااقل دقایقی اینجا بخندیم و انگیزه بیشتری بگیریم واسه درس خوندن و پزشکی...
مچچچچکرم
واسم دعا کنید...

سلام عزیزم
کارخوبی میکنی که به درسات میرسی
موفقیت شما آرزوی ماست

سیما سه‌شنبه 29 مهر 1393 ساعت 08:36 ب.ظ http://mynicedreams.blogfa.com/#

حالا خود اون فرد هیچی
در راه عشق و دوست داشتن !!! اطرافینشو هم میخواد آبکش کنه

خخخخخخخخخخخخخ

فکر کنین اون زمان که off باشینو ایشون بیان ، بگن:
عهههه!!!!!
پس اون خانم دکتره کجاس؟؟؟!!!

هیچی دیگه....بععععدش بیچاره شکست عشقی!! میخوره

سِرُمشو "ق" میخواس بزنه برگشته بهش گفته نمیشه خانوم دکتر بزنه؟
فک کننننننننننن

تجربی سه‌شنبه 29 مهر 1393 ساعت 09:39 ب.ظ

سلام!!!!!!!
من بازم اومدم
خانم دکتر مواظب خودتون باشیدا به این آدما رو ندینا باشه
من تاحالا آمپول نزدم یعنی بلد نیستمیعنی میترسم
آخه هر وقت مریض شدم باید آمپول میخوردم و همش درد میاوردن نامردا

سلام خوش اومدی ...
مواظبم عزیزم ...بادنجون بم آفت نداره

سیما سه‌شنبه 29 مهر 1393 ساعت 09:41 ب.ظ http://mynicedreams.blogfa.com/#

وااااااقعا؟؟!!

در ایییییییییییییییین حد!!!



پس جای تعجبی نداره که بعععدا بازم برا تزریقات بیان

آره ... واقعا
من که امروز دیگه نرفتم اورژانس کلا

تجربی سه‌شنبه 29 مهر 1393 ساعت 09:53 ب.ظ

خانم دکتر شما گفتید بیا ترازتو بگو به من من که هنوز تو آزمونای کانون ثبت نام نکردم شاید دو ماه دیگه.باشه چشم میام میگم اونوقت

پیش دانشگاهی هستی؟

تجربی سه‌شنبه 29 مهر 1393 ساعت 09:58 ب.ظ

من پشت کنکوری هستم

روزی چند ساعت میخونی؟

تجربی سه‌شنبه 29 مهر 1393 ساعت 10:01 ب.ظ

من ساعت مطالعمو اندازه نمیگیرم.ولی با برنامه ی کانون پیش میرم.به خانم حقیقت که پزشکی شیراز میخونن گفتم.گفت زودتر تو کانون ثبت نام کن

به نظر منم زودتر ثبت نام کن و اینکه از همین فردا دفتربرنامه ریزی بخر و پر کنش
منتظر برنامه کانون نباش واسه پر کردنش

تجربی سه‌شنبه 29 مهر 1393 ساعت 10:05 ب.ظ

حالا که شما گفتین ازین به بعد ساعت مطالعمو اندازه میگیرم.چند ساعت باید خوند؟روزانه 8 تا 10 ساعت خوبه؟

حتما این کارو بکن ... قول میدم تأثیرشو میبینی
10 ساعت مفید برا شما که فارغ التحصیلی خوبه

تجربی سه‌شنبه 29 مهر 1393 ساعت 10:08 ب.ظ

چشم.میشه نزدیک 7 تایم یک و نیم ساعته!
شما مدرستون فرزانگان بود؟

آره

تجربی سه‌شنبه 29 مهر 1393 ساعت 10:15 ب.ظ

آهان.مدرسه ی ما عادی بودیعنی مسیرم واسه رفتن به این جور مدرسه ها طولانی بودمعلمامونم خوب نبودن.ولی قبول دارم خودم خیلی امسال کمکاری کردم.آبجیم تهران درس میخونه.منم خیلی دوست دارم برم پیشش.البته همین استان خودمونم خوبه.ممنون از راهنمایی هایی که به من کردین.راستی خانم دکتر من اینقدر دوست دارم اون سوالایی که گفتین نپرسین رو ازتون بپرسم :دی :دی :دی
ولی نمیپرسم

بنظرم مدرسه عادی بهتر از سمپاده :|
من بچه مو سمپاد نمیفرستم

+ مرسی که نمیپرسی ... علم غیر نافع -ِ

تجربی سه‌شنبه 29 مهر 1393 ساعت 10:17 ب.ظ

زندگی رانخواهیم فهمیداگرازهمه گل‌های سرخ دنیا متنفرباشیم فقط چون درکودکی وقتی خواستیم گل سرخی بچینیم خاری دردستمان فرورفته است؟
زندگی رانخواهیم فهمیداگردیگرآرزوکردن ورویا دیدن راازیادببریم وجرات زندگی بهترداشتن راازلب تاقچه به فراموشی بسپاریم فقط به این خاطرکه درگذشته یک یاچندتااز آرزوهایمان اجابت نشدند.
زندگی رانخواهیم فهمیداگر عزیزی رابرای همیشه ترک کنیم فقط به این خاطرکه دریک لحظه خطایی ازاوسرزدوحرکت اشتباهی انجام داد.
زندگی راهرگزنخواهیم فهمید اگردیگردرس ومشق رارهاکنیم وبه سراغ کتاب نرویم فقط چون دریک آزمون نمره خوبی به دست نیاوردیم ونتوانستیم یک سال قبول شویم.
زندگی را هرگزنخواهیم فهمید اگردست ازتلاش وکوشش برداریم فقط به این دلیل که یکبار درزندگی سماجت وپیگیری ما بی نتیجه ماند

nice

تجربی سه‌شنبه 29 مهر 1393 ساعت 10:22 ب.ظ

باشه من الان میرممطمئنم الان میگید با خودتون بچه جان برو سر درس و مشقت بزار هم من به کارم برسم هم خودت یک کلمه بیشتر بخونی :دی
نه؟

ذهن خونیت حرف نداره
احسنت
شبت قشنگ

تجربی سه‌شنبه 29 مهر 1393 ساعت 10:25 ب.ظ

شب شمام پر ستاره.
ولی جدی من اینقدر مزاحمت ایجاد کردم

نه بابا مزاحم چیه؟؟؟ خوشحال شدم
ایشالا موفق باشی

Bluish چهارشنبه 30 مهر 1393 ساعت 08:56 ق.ظ

+ من ب طور ناخودآگاه زیادی ب صدای آدما توجه میکنم! کسی ک آدم فوق‌العاده‌ای باشه ولی از صداش خوشم نیاد، واسم خیلی غیرقابل‌تحمله! (اخلاق خیلی بدیه ک دارم! ولی ناخود‌آگاهیه اخلاقم!) شاید بتونم درباره‌ی آدمای جدیدی ک میبینم خودمو کنترل کنم ولی یکی مث شجاع‌کاوه ک از بچگی ازش خوشم نمیومدو نمیتونم کاری کنم ک دیگه ازش بدم نیاد!

واااای ...
پس حتما شوهرت از اون خوش صداها هست/خواهد بود

باهوش چهارشنبه 30 مهر 1393 ساعت 10:43 ق.ظ http://bahooooosh.blogfa.com/


معلومه این آقا زیاد فیلم فارسی نگاه میکنه, تحت تاثیر قرار گرفته
حالا خوبه فقط کار تزریقات داری
اگه چکاپ میکردی چی؟؟؟؟؟

تزریقات کار پرستاره نه من ... بخاطر یادگرفتن آنژیوکت مجبور بودم به هفته تزریقات انجام بدم ...میفهمی؟ مجبـــــــور بودم
اگه منظورت از چکاپ همون physical exam هست هر روز دارم انجام میدم

[ بدون نام ] چهارشنبه 30 مهر 1393 ساعت 10:51 ق.ظ

____________$$$$$$
___________$$$$$$$$
___$$$$$$$__$$$$$$__$$$$$$
__$$$$$$$$$_ $$$$$_ $$$$$$$$
___$$$$$$$$$_$$$$$_$$$$$$$$
____$$$$$$$$_ $$$$_$$$$$$$
________$$$$$_$$$_$$$$$
_$$$$$$$$$_ $____$_$$$$$$$$$
$$$$$$$$$$ $______$ $$$$$$$$$$
$$$$$$$$$$$______ $$$$$$$$$$$
_$$$$$$$$$_$_____$_$$$$$$$$$
_________$$$$$_$$$_$$$$$
_____$$$$$$$$_ $$$$_$$$$$$$
____$$$$$$$$$_$$$$$_$$$$$$$$
___$$$$$$$$$_ $$$$$_ $$$$$$$$
____$$$$$$$__$$$$$$__$$$$$$
____________$$$$$$$$_$$
_____________$$$$$$_ $$
______$$$$$_________$$
_____$$$$$$$_______ $$
___$$$$$$$$$$$_____$$
_____ $$$$$$$$$___ $$
________$$$$$$$__$$
__________$$$$$_$$
___________$$$$$$
____________$$$$
_____________$$
____________$$____$$$$$$$
___________ $$___$$$$$$$$$$
___________$$__$$$$$$$$
___________$$_$$$$$$
___________$$_$$$$$


*•.¸¸.•*´`*•.¸¸.•*´`*•.¸¸.•*´`*•.¸¸.•**´`*•.¸¸.*´`*•

مرسی از گل

مریم چهارشنبه 30 مهر 1393 ساعت 12:25 ب.ظ

سلام خانم دکتر
کل مطلباتو خوندم خیلی خاطراتت باحال بود مخصوصا جریان اون پیپیت و ادرار
من پشت کنکوری ام
توروخدا دعا منم یه روزی مثه تو بتونم خاطرات دوران پزشکیمو بنویسم
من ففط به عشق پزشکی از ریاضی اومدم تجربی برام دعا کن مرداد ماه دست پر بیام پیشت

سلام عزیزم
مرسی نظر لطفته ...
چشم حتما دعا میکنم...توام حتما تمام تلاشتو بکن

خاک چهارشنبه 30 مهر 1393 ساعت 12:42 ب.ظ http://f-yakamuz-g.blogfa.com/

خخخخخخخخخخخخخخخخخ..بهت نظر داره دیه!!!!

محمد چهارشنبه 30 مهر 1393 ساعت 12:47 ب.ظ

اندکی هوا وارد رگهای مبارکشون میکردین وتمام...

IM بود

محمد چهارشنبه 30 مهر 1393 ساعت 01:02 ب.ظ

چی هست این IM

عضلانی

[ بدون نام ] چهارشنبه 30 مهر 1393 ساعت 10:02 ب.ظ

__████__████_███
__███____████__███
__███_███___██__██
__███__███████___███
___███_████████_████
███_██_███████__████
_███_____████__████
__██████_____█████
___███████__█████
______████ _██
______________██
_______________█
_████_________█
__█████_______█
___████________█
____█████______█
_________█______█
_____███_█_█__█
____█████__█_█
___██████___█_____█████
____████____█___███_█████
_____██____█__██____██████
______█___█_██_______████
_________███__________██
_________██____________█
_________█
________█
________█
_______█

ینی شک ندارم تو همون "تجربی" هستی

تجربی چهارشنبه 30 مهر 1393 ساعت 10:11 ب.ظ

از کجا فهمیدین؟؟؟میخواستم ببینم واقعیت متوجه میشید یا نه

تابلو بود عزیزم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.