تقریبا آخرین امتحان ترم 5 رو میخواستم بدم که دیگه وارد فرجه برای امتحان علوم پایه بشم. اواخر دی ماه بود اگه اشتباه نکنم...
آنفولانزایی گرفته بودم که بیا و ببین... استخوان درد فوق العاده شدیدی که تا حالا تصورشم نمیکردم آدم میتونه تا این حد بدنش درد بگیره، آبریزش بینی در حد شیر آب، چشمای قرمزی که با هر بار پلک زدن، انگار سیم ظرفشویی میکشیدم روش...گلوم به حدی ورم داشت که نفس نمیتونستم بکشم و خلاصه هرعلامت اختصاصی و غ اختصاصی ای که شما بتونید به آنفولانزا ربط بدید تو من دیده میشد. به هزار مصیبت خودمو رسوندم به آموزش دانشکده تا اونا منو با این وضع ببینن و رحمی کنن. حداقلش این بود که اگر افتادم شاهد داشته باشم که من روز امتحان حالم بد بوده که استاد نمره بده.
هردوتا مسئول آموزش که خانوم هم بودن به اضافه ی یکی از اساتید علوم پایه تو اتاق بودن و طبق معمول استاد مربوطه در حال شوخی و خنده با زن ها بود...
چرخش چشم و ذهن +18 ایشون زبان زد خاص و عامه و حاضرم قسم بخورم که اگه استاد
نمیشد بدون شک یکی از متجاوزین به نوامیس مردم میشد.
داخل اتاق که شدم ... انقدر قیافم تیپیکه آنفولانزا بود که خانوما فهمیدن من شدیدا سرماخوردم و حتی یکیشون ماسکشو کشید رو صورتش خلاصه با صدایی که انگار از ته چاه درمیومد سلام دادم و فقط تونستم با صدای لرزون بگم من حالم بده واقعا... نمیتونم امتحان بدم ... چیکار کنم؟ و دوباره آبریزش بینی شروع شد.
خانوم اولی همونطور که انتظار داشتم با بی رحمی تمام گفت هیچکاری از دست ما برنمیاد و شما دانشجوی پزشکی ای باید یه فکری میکردی (انگار پزشکیا آدم نیستن) دومی هم فقط همدردی کرد و گفت بعد امتحان برو خوب استراحت کن. و اما میرسیم به افاضات استاد گرام:
ایشون طی مشاهدات بالینی به این نتیجه رسیدند که بنده فشارم افتاده چون چیز شیرین میل نکردم و ضمن گرفتن قیافه حق به جانب فرمودند: وقتی تو این دورانی باید چیز شیرین بخوری دیگه ... اینارو خودت باید بدونی ... من که نباید بهت بگم... بعلـــــــه ...
+ الان همه فهمیدن تو ذهن منحرفشون چی میگذشت یا بیشتر توضیح بدم؟
خخخخخخ جالب بود
شماکدوم شهربودین؟
حالا توذهن منحرفشون چی میگذشت؟
قرار شد سوال خصوصی نپرسیدا
واقعا نفهمیدی چی تو ذهنش بود؟
اهان حالا افتاد خخخخخخ
عجب استادی داشتین خدا رحم کنه
خاطراتتون خیلی جالبه اپ کردین بازم خبربدین ممنون
خواهش میکنم
سعی میکنم خبر بدم ولی اگه نشد پیش پیش ببخشید
چه پررررروووووووو
کثافط
وقتی استاد مملکت این طوری باشه از پسرای لات ولوت تو خیابون چه انتظاری میشه داشت؟
ولی اون قسمتو باحال اومدی که گفتی:...حاضرم قسم بخورم که اگه استاد نمی شد بدون شک یکی از متجاوزان به نوامیس مردم میشد
والا بقرعان
زن و بچه هم داره تازه
اصن اعتقاد راسخ دارم به اون جمله
سلام
ای وای ای واااااااااااااااااااااااااااااای!!!!
فک کنم استاد تنظیم خانواده س
ما یه استاد پیر داریم مسئول ازمایشگاهاس
اغا هرکی از دخترا رنگ و روش رفته میاد دس میکشه رو شونش میگه دخترم...... دی!!!
خوبه پیره هاااااااااااا ولی خیلی هیزه!!!
نه بابا ای کاش رشته اش تنظیم بود که حداقل بهونه ای داشت
رشته اش خیلی هم خشکه اتفاقا
اون لحظه فرار رو بر قرار ترجیح دادم
گفتم الان وایسم میاد منو میخوره
وایییییی دورغ میگی...
عجب استادایییییی پیدا میشن این دوره زمونه
ببخشیدمن نمیدونستم نباید سوال خصوصی بپرسم
درهرصورت معذرت
امیدوارم همیشه موفق باشید
ایراد نداره عزیزم
توأم موفق باشی
chera avzi khob tarside mariz she dg
آره خب حقم داشت بنده خدا
سلام
من اگه با این استادا درس داشتم، هفته ای یکی دو بار میبردمش گردش که از تجارب گرانسنگ ایشان استفاده و سو استفاده کنم. (البته اگر سر خودم بلا نیاد)
خدا نصیب ما هم بکنه.
فرجه آزمون علوم پایه چه مدته؟
شما پسری نه؟؟؟
بستگی به دانشگاه داره ... بعضی دانشگاها برنامه کلاسیا رو طوری تنظیم میکنن که دانشجوآ کلاساشون زودتر تموم شه
سلام
فکر کردید من جز نسونم؟؟؟؟
منظورم این نبود. پس بزارید من سوالام رو بپرسم.
1- آزمون علوم پایه در سال چند مرتبه برگزار میشه؟
2- بعد از پایان ترم 4ام، معمولا چند روز فرجه می باشد؟
بله ... به اسم لطیفتون نمیخورد مرد باشید
خب برادر میرسیم به پاسخ سوالاتتون:
1. دو بار ... اسفند و شهریور
2. علوم پایه بعد از ترم 5 هست و بسته به اینکه دانشگاه ترم رو چقدر فشرده بذاره میتونه فرجه بیشتر بشه ولی حداقل 2-3 هفته ای هست
سلام الان من ماسک زدم
برو عقب تر
چی بگم ادم وقتی حداقل متاهل میشه دیگه واقعا نباید هیچ کاری کنه
واقعا باعث شرمندگیه
حق داره ماسک بزنه ها ولی آدم حس بدی بهش دست میده
از این استاد متنفرم ... البته نه فقط بخاطر این خصلت هاش...
چه باحال همزمان بود
آره
مشخص میشه ازبعضی اخلاق ها که چطور شخصیتی دارن ادما
شخصیت افتضاحی دارن ایشون
دیگه قبول نیست نوشتی دکتر ایکس
بابا تو پیش فرض بود
حواسم نبود عوضش کنم
من هنوز بااین ایتم شکلک های شما کنارنیومدم همه رو دارم اشتباه میزارم
الان درستش میکنم
متشکر
خوب شد؟
اهان الان بهتر شد
ایتم خصوصی هم بزار دیگه
اینو واقعا نداره
تماس با منی که گوشه سمت چپ وبلاگه نظرات خصوصی رو ثبت میکنه
خداخیرت بده اره واقعا تغییرات محسوسه
هدف ما جلب رضایت مشتریست
واقعا
مرسی
کجا؟
همونجا
یکی فرستادم ببین باموفقیت ازمایش شد یانه
آره موفقیت آمیز بود
خوشمان امد ازاین بلاگ اسکای
بلاگ اسکایم الان گفت از شما خوشش اومده
پس مبارکه دیگه
مبارکه
شما هم دعوتین
امیدوارم مهریه اش سنگین نباشه
بچه قانعیه
نمیدونم بای دصحبت کنیم
حالا باخانواده بریم ببینیم چی میشه
از بلاگفا که بهتره خلاصه ...
تصمیم با خودتون
نتیجه رو بهتون میگم
اخه من دیگه نمیتونم بعد یکسال ببندم
آره عاقلانه نیست
ببندم بلاگ اسکای هم قبول نمیکنه میگه بلاگفارو دوست داشتی تنهاش گذاشتی اومدی سراغ من چه تضمین که منم بعد این همه مدت تنهانزاری
تجربه داریدا
نه بابا چه تجربه ای
تجربه ای جز عشق 25ساله فهمیدن معنی زندگی...
رسید به دستتون؟
بله
برام دعاکن
مرسی
محتاجیم به دعا
چشم
سلام
میشه اسم کتابای تستتون رو کامل برام بنویسید؟
من سر آزمونا خ وقت کم میارم چی کار کنم؟
شما چطوری وقتتون رو تنظیم می کردید؟
شما ازمون قلم چی میدادید؟ترازتون چقدر بود؟
عزیزم من خیلی وقت پیش کنکور دادم کتابای اون موقع شاید الان دیگه تو بورس نباشه
معمولا کتابای آبی قلم چی و کتاب سبز رو تا اونجایی که یادم میاد کار میکردم و گاج
تا تسلطت رو تستا زیاد نشه مشکل وقت کم آوردنت هست
زیاد از خودت تو خونه آزمون زمان دار بگیر تا سرعتت بره بالا
آره... متغیر بود ... زیر 6800 هیچوقت نرفتم... اکثرا تو 7000
وای........خیلی جالب بود...ولی من امسال قراره برم دانشگاه
اشا...اینو گفتید ترسیدم...البته من رشتم ریاضیه
نه نترس ... این حرکات فقط تو دانشکده های پزشکی دیده میشه
وای عالی بوداااااخرش چی شد؟؟ حالت خوب شد تا علوم پایه؟؟؟
پاس شد
؟؟
آره دو روز بعدش خوب شدم
شانس که نداشتم ... انگار همون موقع امتحانا باید ویروسی میشدم
علوم پایه 1 ماه بعد از این اتفاق بود ... آره بابا پاس که رو شاخم بود
چه اساتید خفن ای داریییید...این از همون استاداست که 2روز پس از امتحان دخترا میرن پیشش بعد از کلی مصاحبت باهاشون پاس شده میان بیرون...
اتفاقا ما ام یه مسئول آزمایشگاه فیزیو داشتیم (دستاشم میلرزید از بس پیر بود) که علاقه خاصی ب خون گرفتن از دخترا داشت و داره...حالا یا با سرنگ واسه آزمایش هامون یا لانست میزد چند قطره خون میومد.بعدشم همیشه بهشون میگفت درد داشت عزیزدلم؟ و ما پسرا این شکلی
هیچی دیگه.سوراخ سوراخ شدن دخترا کلاسمون اون ترم
این از اون استاداس که پسرای کلاس حسابی باهاش رفیقن و مطلب خارج از کلاس ازش یاد میگیرن
یه همچین اساتیدی داریم ما ... بعله
وااااای انگار تو هر منطقه چند تا از این استادا پخشن
خدا به ما رحم کنه
لامصب عجب رویی داشته
دمش گرم بابا
خدا نصیب گرگ بیابونم نکنه
نصیب ما کرده خدا
سلام موفق باشی دکتر
لینک شدی..
ممنون
شما هم ...
سلام
hi
hi
حقش بود یه عطسه نثار صورتش میکردی تا دفه ی دیگه فرقه بین عطسه و سرخپوستا رو بفهمه !
سرخپوست کنایه از همون چیزه : )
آره ... حیف که مخم اون لحظه کار نمیکرد
سلام سلام
سلام
خوبین؟چه خبر
ممنون
سلامتی دلبر
دلبر حالا کیه؟پیداکنید پرتقال فروش را
رفتین؟
نه هستم
خب دلبر کیه حالا؟مبارک شما هم مبارک شدین؟
الله اعلم ...
پس که اینطور
بعد از هر بحث و بگو مگویی.. ، اونی که اول معذرت خواهی کنه ، شجاع ترینه …
اونی که اول میبخشه ، قوی ترینه …
و اونی که زودتر فراموش میکنه ، خوشبخت ترینه …
،________________________
به هرکسی محبت کنی او را ساختی و به هرکسی بدی کنی به او باختی ؛ پس بساز و نباز !
_______________
.قدرت کلماتت را بالا ببر نه صدایت را این باران است که باعث رشد گلها میشود نه رعد و برق !
_______________________________.
..صفر باش!!!..
همان دایره ی ساده و خالی که با حضورش روبروی هر عددی ،
آن را تا ده ها و صدها برابر ارزش میبخشد …..
____________________________
سوزش شلاقی که بیدارم کند بهتر از نوازش دستی ست که خوابم کند..
____________________________
.ابراز یک کلمه دلگرم کننده به فردی درمانده ،
ارزشش بیشتر از ساعتها تعریف و تمجید بعد از کامیابی اوست …
.___________________________
صداقت، یک هدیه بسیار گران قیمت است
آن را از انسان های ارزان انتظار نداشته باش . .
._____________________
زیبا بود
ممنون
سلام
لینکتون کردم:)
..
خوشم اومد ازت
سلام
آدرستون رو اشتباه گذاشتین وگرنه منم لینک میکردمتون
گویند برو
تا برود صحبتت از دل
ترسم هوسم بیش کند،
بعدمسافت…
سعدی
زیبا بود
وااااایعکس العملت چی بود؟؟؟!!
وای خدا من اگه بودم میمردم از خجالت واقعا!!
من اون موقع راستش اصلا نفهمیدم چرا داره اینو میگه واسه همین بر و بر داشتم نگاش میکردم و اثری از خجالت دیده نمیشد تو من
بعد چند لحظه متوجه شدم و وای... خیلی سرخ شدم
من شدیدا به یه دوست پزشک نیازدارم قراره کنکوربدم لطفا بیاوبم ومنم میام.باهم دوست شیم
چشم