Dr.x
Dr.x

Dr.x

شرح حالِ 30اُم

برای کارآموزی بهداشت هر دو سه نفری رو انداخته بودن یکی از مراکز بهداشتی درمانی. من و یکی از آقایون هم افتاده بودیم مرکز بهداشتی که تقریبا تو حاشیه شهر بود.

از اونجایی که خوابگاه پسرا به اون مرکزی که ما بودیم دور بود و رفت و اومد برای ایشون خیلی سخت میشد، روز دوم سوم قرار گذاشتیم ایشون نیاد و من براشون قاچاقی حضور بزنم ... در عوض موقعی که از مریض ها شرح حال میگیرم، Recorder بذارم و زحمت پیاده کردنش رو کاغذ با ایشون باشه.

روز آخر بود و ساعت 12 و ربع ظهر... درب مرکز هم 12 و نیم بسته میشد... باید 30 تا شرح حال به استاد تحویل میدادیم ولی هنوز یدونه کم بود.

همینطور که خداخدا میکردم یه مریضی بیاد تا استاد مجبور نکنه یه روز اضافه بیام مرکز، دیدم یه پسر 18-19 ساله و به غایت سوسول داره از در میاد تو ...   یه بسم الله گفتم و Recorder رو روشن کردم...

 از سرفه مزمن شکایت میکرد و Chest pain... شروع کردم به پرسیدن سوالام. همه چی داشت خوب پیش میرفت تا اینکه یه اشاره ای هم به زانوش کرد که شدیداً Edemato بود ... خیلی جدی گفتم میشه پاچه شلوارتون رو بزنید بالا ورم زانوتون رو ببینم؟ چند دقیقه ای سعی کرد ولی چون شلوارش تنگ بود نتونست. گفتم ایراد نداره نمیخواد ...  یدفه برگشت با یه لبخند ملیح !!! گفت شلوارم بالا نمیاد ولی پایین که میاد  


+ هیچی دیگه ... 

مجبور شدم یه روز اضافه برم مرکز :|

نظرات 111 + ارسال نظر
آقای دکتر یکشنبه 20 مهر 1393 ساعت 11:42 ب.ظ http://newmind2.blogfa.com

آره اتفاقا خواهرمم میگه مایه خحالته پسر اینقدر بشینه پای کتاب !
تو کتابخونه هم معروف بودم به یه چیزی (هرچی میگفتن خودشونن خخخخخخخخ)
یه دختری بود یه روز اخرین نفر از کتابخونه رفتم بیرون فقط وایساده بود بگه عاقا تو نمیمیری اینقدر سر این میزا میشین نه نمیمیری؟ اونا طبقه بالا بودن. و البته توی اون کتابخونه فقط من و ایشون قبول شدیم پزشکی.

افرادی مثل شما رو خدا کم خلق کرده و من از آشنایی با یکی از این نوادر خوشحالم

.مونیکا. دوشنبه 21 مهر 1393 ساعت 12:04 ق.ظ http://sunshine71.blogfa.com

یعنی اگه به پسره رو میدادی شلوارش رو درمیاورد ؟!

به ریسکش نمی ارزید

سیما دوشنبه 21 مهر 1393 ساعت 02:24 ق.ظ http://mynicedreams.blogfa.com/#

دوباره سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
حالتون خوبه؟؟
ببخشید چند تا سوال ازتون داشتم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ببخشید اسمتون چیه؟؟؟؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
راستی شما کدوم دانشگاهین؟؟؟؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ترم چندم هستین؟؟؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
تمامی سوالات بالا فقط برای شوخی بود
امیدوارم که از شوخیم ناراحت نشده باشین

راستی من با توجه به اطلاعاتی که از رشته پزشکی دارم میدونم که شرح حال گرفتن برا دوره .......... هست

چند تا نقطه==== استاجری یا استیجری

اگه دوست ندارین کسی بدونه میتونین اون خطو پاک کنین اصلا البته اگه میخواستین که خودتون میگفتین

ببخشید اگه از شوخیم ناراحت شدین
موفق باشین

ماشالا به این انرژی...

نازلی دوشنبه 21 مهر 1393 ساعت 07:15 ق.ظ http://nacimeeshgh.blogfa.com

سلام خوب بودخاطراتت خیلی باحاله ببخشیدکه دیربه دیربهت سرمیزنم درس دارم نمی تونم بیام فعلا بای بای

سلام کار خوبی میکنی
به درست برس

دانشجوی پزشکی ترم 3 دوشنبه 21 مهر 1393 ساعت 01:18 ب.ظ http://www.manopezeshki7.blogfa.com

عجبببب !چه پسر پرویی
چ خاطرات باحالی داره بیمارستان :-)
امیدوارم بگذره زودار علوم پایهه

اینجا که بیمارستان نبود ولی بهرحال پررو بود آره

سارا دوشنبه 21 مهر 1393 ساعت 02:11 ب.ظ http://masire-pishe-roo.persianblog.ir/

سلام.من خیلی از شرح حال گیری میترسم.....خیلی استرس داره....مخصوصا دفعه اول......30 تا شرح حال زیاد نیست؟؟؟؟توی چه مدتی باید 30 تا شرح حال بگیری؟

اولش استرس داری بعدا واست عادی میشه
طی 1 هفته

عیدتون مبارک خانوم دکتر

ممنون
عید شما هم مبارک

سوسن دوشنبه 21 مهر 1393 ساعت 06:25 ب.ظ http://bookworm95.blogfa.com

وااااااااای ینی من که خوندم خاطرتو وقتی جمله پسره رو خوندم چشام چارت شد خودت چیکار کردی؟؟!!!

عادی بودم
ولی ترسیده بودم

یه دختره دوشنبه 21 مهر 1393 ساعت 08:20 ب.ظ http://arezoohammm9.blogfa.com/

هییییییییییییییییی وایِ من
عجب آدمی بوده :(
بی فرهنگ :|||
+ دکتر جون اصطلاحاتِ پزشکی رُ میشه معنی کنین ؟

یه جوری نوشتم مشخص باشه که ...
کدومشو مثلا عزیزم؟

آقای دکتر دوشنبه 21 مهر 1393 ساعت 10:56 ب.ظ

سلام
ببین این چیزی که پرسیدم چطوریه؟
پروتئین"فقط" در اثر هیدرو فوبِ متقابل بین لیپیدا و اسیدهای آمینه غیر قطبی توی دو تا لایه لیپیدی قرار میگیره؟ یا روش دیگره ای هم براش وجود داره؟ و بعشم اینکه دلیل عدم توان انتشار جانبی توشون همون داربست سلولیه؟ ینی نمیشه پروتئین بره توی دو تا لایه لیپیدی بدون هیدروفوب؟ یا یکی از اسیدای امینه قطبی باشه!!! این قیدا اینجا هم مثل زیست مهمه عایا؟
بیسوادم خودتی (:
سوالم خیلی ابتدائیه عایا؟

تو همونی نبودی که هم جان کوئیرا میخوند هم سلیمانی؟؟؟
قید؟؟؟؟؟؟؟؟ من بیوشیمی رو به ضرب کتک میخوندم اونوخ تو از "قید" میپرسی؟؟؟؟؟؟؟برو از خدا بترس
نچ نچ نچ

+ اعصابم خورد شد یادم رفت سلام کنم ... سلام

یاسین سه‌شنبه 22 مهر 1393 ساعت 01:08 ب.ظ http://hampayepezeshki.blogfa.com

سلام خانم دکتر.خوب هستید؟عید شما مبارک...
این پست های شما هم چقدر نکته انحرافی دارد!!!

سلام آقای دکتر...
انحراف کجا بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بنده خدا میخواست زانوشو نشون بده
نچ نچ نچ
چقدر ذهنتون منحرفه

zahraa سه‌شنبه 22 مهر 1393 ساعت 06:23 ب.ظ http://only-myself74.blogfa.com

چه پسر پررویی بوده ها... کاش یه بلایی سرش میاوردی

همین که بلایی سرم نیومد باید خدا رو شکر کنم

Arefe سه‌شنبه 22 مهر 1393 ساعت 11:17 ب.ظ http://until-university.blogfa.com

سلام.خوشحال میشم بازم به وبلاگم سر بزنید.
لینکید.ببخشید وقت نشد اجازه بگیرم

سلام چشم
خواهش میکنم اجازه نمیخواست
شما هم لینک شدی

mardebozorg چهارشنبه 23 مهر 1393 ساعت 12:04 ق.ظ

هاهاها
قیافه لبوی شده سرکار دکترمون خیلی جالب بوده هااا

بلی واقعا دیدنی بود ای مرد بزرگ

Bluish چهارشنبه 23 مهر 1393 ساعت 08:35 ق.ظ http://bluish.blogsky.com


عجب بیمارای بیماری پیدا میشنا!!!
من بودم ب زانو دردش یه خورد شدن فک هم اضافه می‌کردم و گزارشو تحویل میدادم و یه بیماریِ بی‌شعوری رو هم ضمیمه‌ی برگه‌اش میکردم :)
ولی انصافن عکس‌العملتون عالی بود! البته متاسفم واسه اون یه روزِ اضافه‌...

بابا چقدر خشــــــــــــن
آروم باش bluish جان
ما قراره سر و کله زدن با مریض عادتمون بشه... خب اینم یه نوعشه دیگه

Bluish چهارشنبه 23 مهر 1393 ساعت 12:37 ب.ظ

شوخی کردم داکتر ایکس !
ولی حقش بود حالشو بگیرین!

کجا حق به حق دار رسیده که اینجا برسه
والا
ولی مرسی بهرحال

تجربی چهارشنبه 23 مهر 1393 ساعت 01:42 ب.ظ

سلام






آره همه ی آیکونا کار میکنه

خداروشکر پس

تجربی چهارشنبه 23 مهر 1393 ساعت 01:50 ب.ظ

خدا قوت
الان شما میگید شک داشتی؟
نه؟

بشین سر درست بچه جان
نشسته آیکونای بلاگ اسکای رو تست میکنه واسه من

ملیکا چهارشنبه 23 مهر 1393 ساعت 04:08 ب.ظ http://rainelove.blogfa.com

ایول خیلی باحال بود مرسی

قربانت

جُودی ابُوت چهارشنبه 23 مهر 1393 ساعت 06:00 ب.ظ http://manozandganiii.blogfa.com/

سلام دوستم.آپــــــــــــــــم بدو بیا[لبخند]



متنتونم خنده دار بود

تجربی چهارشنبه 23 مهر 1393 ساعت 07:39 ب.ظ

خانم دکتر منو دوست دارید؟قول میدم دیگه زیاد نیام تو نت و درسمو میخونم :دی:دی

استغفرا...
برو سر درست ...
اون تسبیح من کو؟

تجربی چهارشنبه 23 مهر 1393 ساعت 08:48 ب.ظ

عجبا!باشه من واقعانی دیگه زیاد تو نت نمیام
حالا یک جک بگم؟

چرا ناراحت شدی؟
بگو عزیزم

تجربی چهارشنبه 23 مهر 1393 ساعت 08:52 ب.ظ

بزرگترین دروغ کتاب های عربی: “جمع مذکر سالم”.اصلا مگه می شه؟!
خوب بود؟


عالی بود

+ ولی میشه

تجربی چهارشنبه 23 مهر 1393 ساعت 09:00 ب.ظ

خانم دکتر توجه کنید!گفتم جمع مذکر سالم!
یکی دوتا که نیست چندتا :دی

بازم میگم میشه
بستگی به مذکراش داره

تجربی چهارشنبه 23 مهر 1393 ساعت 09:11 ب.ظ

باشه!ولی در کل شوخی کردم
شما رو هم خیلی دوست دارم خانم دکتر
انشاءالله که موفق باشید تو تمامی مراحل زندگیتون

مرسی عزیزم
ایشالا تو کنکور و بقیه مراحل زندگیت موفق باشی

darya چهارشنبه 23 مهر 1393 ساعت 09:43 ب.ظ http://http://kal-kaliya.blogfa.com/

سلام اقای دکتر ترم چندی؟موفق باشی همکارررررررر

خانوم دکترم دوست عزیز ...
مرسی you too

سید رضا پنج‌شنبه 24 مهر 1393 ساعت 02:16 ق.ظ http://srsreza.blogfa.com

سلام:-)جای شما بودم سه تا آمپول پنی سیلین براش می نوشتم حالشو ببره بچه پررو فکرش کجا پشتک میزنه:-)حضور غیاب الکی را از دوران دبیرستان انجام میدادیم:-)یادش بخیر پیر شدیم رفت

این روزا ملت با پنی سیلین واقعا حال میکنن... جواب نمیده دیگه

هستی پنج‌شنبه 24 مهر 1393 ساعت 10:11 ق.ظ http://wwwkonkoriha.persianblog.ir

سلام.شاید یخورده دیر شده منم سیدم .تبریک میگم بهتون.صورتی هم خیلی خوبه.به نظرم دقیق گفته بود.شما رنگ صورتی دوست دارین؟

سلام سید جان... عیدت با تأخیر مبارک عزیزم

+ کدوم دختری از صورتی بدش میاد؟

بنده خدا پنج‌شنبه 24 مهر 1393 ساعت 02:59 ب.ظ http://www.raad-nur1343.blogfa.com

سلام دوست عزیز وبلاگ زیبایی دارید لطفا به وبلاگ بنده هم سری بزنید خوشحال میشم اگه تبادل لینک دشته باشیم

شاداب پنج‌شنبه 24 مهر 1393 ساعت 06:16 ب.ظ http://rival.blogfa.com

جالب بود.. ولی واقعا یعنی کارش بی تربیتی تعبیر میشه؟؟ پس کجا شما محرم ماهستین خوووب
یکی ازدوستان پزشک میگف خانومه اومده مانتوشو باز کرده فقط لباس زیر تنش بوده منم ریلکس اصن عین خیالم نبوده..حالانمیدونم راس میگف یانه که عین خیالش نبوده
ولی درکل بنظرم شما که باید خیلی براتون عادی باشه.. حالا اونم یکم پررو بوده کلا

ببین عزیز یه موقع هست واقعا لازمه طرف لباسشو در بیاره و اگه در نیاره نمیشه معاینه کرد یا بیماریشو تشخیص داد ok؟ اون موقع بله آدم واسش عادیه چون داره کارشو میکنه (به شخصه حین معاینه، از نظر "جنسیت" به مریض مثل مولاژ نگاه میکنم)
ولی یه موقع هست اصلا لازم به این کار نیست و طرف خودش اصرار داره. پس اینجا اصلا قضیه پزشکی در کار نیست که بگی باید عادی باشه
قضیه کاملا شخصی میشه و پزشک هم مثل هر شخص دیگه ای که تو این وضع قرار بگیره حق داره تعجب/ترس/عصبانیت داشته باشه

نافذ جمعه 25 مهر 1393 ساعت 08:46 ق.ظ http://nikta.blogsky.com

morteza جمعه 25 مهر 1393 ساعت 06:17 ب.ظ http://psoriasis2.blogfa.com

سلام

این از آه همکلاسی محترم بوده که توسط شما abuse شده
خوب باید طبیعی رفتار میکردید و میرفتید یه سرنگ و تیغ بیستوری و یه سری از این ابزارها میاوردید تا طرف حساب کار خودشو میکرد

دکتر فکر کنم اشتباه برداشت کردید
الان کی دقیقا مورد سواستفاده قرار گرفته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ منه بدبخت که هر روز باید میکوبیدم میرفتم اون سر شهر، یا ایشون که راحت در تخت نرم و گرمشون استراحت میکردن؟؟؟؟؟؟

نیمچه مهندس شنبه 26 مهر 1393 ساعت 12:40 ق.ظ http://nafassbekesh.blogfa.com

چه روزگاری شده!آدم حتی به پسر7 ساله هم نمیتونه اعتماد کنه:|

اعتماد کردن کلا خیلی سخت شده

نیمچه مهندس شنبه 26 مهر 1393 ساعت 12:41 ق.ظ http://nafassbekesh.blogfa.com

راستی آدرسم از تنفس آزاد تغییر کرد.لطفا تغییرش بده
ممنون

چشم

متشکرم
قلبتون زیباست ونگاهتون

ممنون!

تجربی شنبه 26 مهر 1393 ساعت 11:33 ق.ظ

سلام خانم دکتر
خوبید؟
بازم جک بگم

تجربی شنبه 26 مهر 1393 ساعت 11:40 ق.ظ

نیستین؟

نبودم اون وقتی که نظر گذاشتی

سروش شنبه 26 مهر 1393 ساعت 12:53 ب.ظ

راستی خانوم دکتر الان میتونین اردر بدین؟

نه!

تجربی شنبه 26 مهر 1393 ساعت 02:18 ب.ظ

الان چی؟

تجربی شنبه 26 مهر 1393 ساعت 02:27 ب.ظ

اصلا بیخیال
من میرم
یادم رفت :دی

شرمنده من باز اون تایمی که نظر گذاشتی نبودم

+ شما مگه قول ندادی کمتر بیای نت خانومی؟ اینجوری دعام نمیگیره ها

سارا شنبه 26 مهر 1393 ساعت 07:33 ب.ظ http://saroher.blogfa.com

تجربی شنبه 26 مهر 1393 ساعت 08:08 ب.ظ

سلام.بله خانوم دکتر...امروز سایت کانون زیاد میرفتمکاری داشتم بعدش به شمام سر میزدم...چشم دیگه نمیام یعنی سعی میکنم هفته ای 1 بر بیام.از من راضی باشید و باید بگم معذرت میخوام

سلام عزیزم
لطف کردی که در کنار دَرسِت یاد منم بودی
دختر من راضی نیستم سال کنکورت وقتت پای وبلاگ من هدر بشه

فقط بعد آزمونات بیا اینجا ترازاتو بگو ... بازم مرسی از مهربونیت

Fateme شنبه 26 مهر 1393 ساعت 08:12 ب.ظ http://spotlight1.blogfa.com

یه نفر شنبه 26 مهر 1393 ساعت 09:30 ب.ظ

سلام خانم دکتر عزیز
نظرتان برنگشت؟

کدامین نظرم؟

گندم شنبه 26 مهر 1393 ساعت 10:17 ب.ظ http://www.gandom-med.blogsky.com

کتلت میکردیش اقا جان همین:))

چرا به ذهن خودم نرسیده بود؟

mardebozorg یکشنبه 27 مهر 1393 ساعت 07:53 ق.ظ http://yeman.blogfa.com

سلام صبح بخیر دکتر
چنتا سوال داشتم
میشه بگی ترم چندی. کدوم دانشگاهی؟؟؟؟؟

سلام ظهرتون بخیر
رجوع کنید به گوشه سمت چپ وبلاگ، مرد بزرگ !

نگار یکشنبه 27 مهر 1393 ساعت 05:21 ب.ظ http://beloved-v.blogfa.com

خییییییللللللی باحال بود
ولی جالبه حس درمانو اینا نه؟؟
من که خیلی دوست دارم زودتر اینترن بشم

فوق العــــــــاده اس ...
من کلا کمک کردن رو دوس دارم بخاطر همین تو تزریقات یا گرفتن ECG یا حتی بردن یه پیرمرد/زن به رادیولوژی هم این حس فوق العاده بهم دست میده
مختص درمان نیس

هستی یکشنبه 27 مهر 1393 ساعت 06:24 ب.ظ http://wwwkonkoriha.persianblog.ir

سلام.ی معما استادمونداده همه بچه ها رو درگیر این معما کرده.میتونی جوابشو بدی.
و اینک معما:
دو پسر میرن با دو خواهر ازدواج میکنند و هر دو دختردار میشن.و بعد ها زناشون میمیرن و یکی با دختر اون و یکی دیگه با دختر اون یکی ازدواج میکنه و هر دو پسر دار میشن.حالا این دو پسر با هم چه نسبتی دارند؟
فردا کلاسشو دارم.اگه میشه امشب جواب بدی.اگه میتونی.ممنونم ازت

چقد معلماتون کنکوری کار میکنن واقعا :|

[ بدون نام ] یکشنبه 27 مهر 1393 ساعت 10:24 ب.ظ

سلام.ج دوستمون این نیست که هیچ نسبتی با هم ندارن؟
یا اینجوریه که میشن پسر دختر خاله ؟؟

[ بدون نام ] یکشنبه 27 مهر 1393 ساعت 10:33 ب.ظ

به نظر شما ج چیه؟؟

عزیزم واقعا فکر میکنی من وقت دارم بشینم رو این چیزا فک کنم؟؟؟

مرسی که تو جوابشو دادی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.